این فیلم پای «جن» را به سینما باز کرد
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۹۴۷۷۷
به گزارش «تابناک» به نقل از همشهری آنلاین، این تجربه تازه در میان ازدحام بیش از حد فیلمهای تلخ اجتماعی در سینمای ایران اگرچه قابل تامل و بررسی است اما به دلیل تعداد انگشتشمار آن در نهایت بر مدار «شب و بیست و نهم» حمید رخشانی میچرخد و تکستاره ای میشود با عمر کوتاه که خیلی زود به فراموشی سپرده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین زمینه و بیاقبالی یا کماقبالی سینمایی وحشت در ایران با محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما که برنامه ساعت سینما را در شبکه چهار در دست اجرا دارد گپ و گفتی صمیمانه انجام دادهایم.
این منتقد سینما با اشاره به نبود ساختار در سینمای ایران از منظر تاریخی اشاره میکند و میگوید: سینمای ایران در هیچ دوره تاریخی تبدیل به ژانر نشده است. چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن. هرچند از نگاه تاریخ سینمایی بزرگانی نظیر ساموئل خاچیکیان تلاش هایی برای ساخت فیلم ترسناک کردهاند و بعدتر هم فیلمسازان جوان دیگری گامهایی برداشتهاند اما هیچگاه جزو معدود آثاری نظیر «شب بیست ونهم» اثر حمید رخشانی در دهه ۶۰ که هم در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد و هم از سوی مخاطب عام بارها به آن ارجاع داده شد در اکران موفق نبودهاند.
سینمایی که ساختار ندارد ژانر هم ندارد
بیاقبالی مخاطب به این جنس از سینما سبب شده که این گونه سینمایی در ایران پا نگیرد و آیا میتوان همه چیز را در سبد کمبود مخاطب قرار داد؟ مقدسیان با طرح دلایل مهمی در اینباره میگوید: مهمترین دلیل نبود ساختار است. در سینمای ایران در هیچ دوره تاریخی ساختار منظمی وجود نداشته که بتواند به ژانر بیانجامد. به لحاظ تاریخی در دهه ۴۰ و ۵۰ تلاشهایی انجام شد که نظام استدیویی پا بگیرد. نظام استدیویی یک جریان تولید و اکران برنامهریزی شده را دنبال میکند. ساختار معمولا از طریق مطالعات و پژوهش در حوزه سینما، رسیدن به مولفههایی مشخص و تکرار آن در فیلمها ایجاد میشود. مطالعه و پژوهش در این حوزه از طریق استدیوهای منسجم سینمایی انجام میشود.
این کارشناس سینما ادامه میدهد: پیش از انقلاب تلاشهایی از سوی بخش خصوصی برای سر و شکل دادن به ساختار استدیویی انجام شد که بعد از انقلاب و با شروع تغییرات نظام استدیویی هم تغییر کرد و افراد به جای استدیوها به عنوان تهیهکننده دست به ساخت فیلم زدند. در نبود ساختار، بازار فیلمهایی رونق پیدا کرد که یا به فروش و گیشه تمایل داشت که پیش از انقلاب موسوم بود به فیلمفارسی و امروز در شمایل فیلمفارسینماها. جریان دیگر؛ فیلمسازان مستقلی بودند که معمولا دغدغههای اجتماعی داشتند و جنس سینمای شخصی خودشان را دنبال کنند و به این ترتیب گونهای از سینمای اجتماعی که نگاه انتقادی داشت در ایران بیشتر پاگرفت.
مقدسیان در توضیح شرایط امروز مخاطب سینما در همه ژانرها میگوید: مخاطب امروز سینمای جهان را در همه ژانرها دنبال میکند؛ سینمای کمدی، گانگستری، وحشت و اگر اثر با کیفیتی به او عرضه شود استقبال میکند اما تعداد اندک و جرقههایی که گاهی ظهور کند و فراموش شود ژانر نمیسازد. باید مجموعه ای از فیلمها به شکل مستمر تولید شود تا مخاطب متوجه چنین ژانر در سینمای ایران شود.
این مجری و منتقد سینما به اشاره به فیلمهایی ترسناک اخیر ایرانی اضافه می کند: در حقیقت اگر فیلمسازی تلاش کند فیلم ترسناک ایرانی مبتنی بر قواعد ژانر بسازد خود پاسوز جریان کماقبال فیلم ترسناک در ایران میشود.
نمایی از فیلم سینمایی «پوست» ساخته برادران ارگ
«پوست» و «زالاوا» تکستارههای اخیر سینمای ترسناک
مقدسیان با اشاره به فیلمهای اخیر سینمای ترسناک در ایران ادامه میدهد: طی سالهای اخیر دو فیلم قابل اعتنا در ژانر وحشت ساخته و اکران شدند. یکی «پوست» برادران ارگ که فیلم شجاعانه و جرئتمندی در این ژانر بود و دیگری «زالاوا» ساخته ارسلان امیری که تازه به اکران رسیده و در این حوزه اثر قبل اعتنایی است. این فیلمها در واقع تک ستارههایی هستند که ژانر ترسناک محسوب نمیشوند نکته اینجاست که در برهوت سینمای ژانر وحشت هر فیلمی که بتواند از حد استاندارد سینمای وحشت پایینتر نرود باید اثر ارزشمندی تلقی شود.
او درباره شرایط اکران این گونه خاص سینمایی فیلم بیان میکند: در چنین فضایی تا مخاطب ناآشنا به این گونه سینمایی متوجه اکران فیلمی نظیر «زالاوا» شود و تصمیم به دیدن آن بگیرد فرصت ۳-۴ هفتهای اکران فیلم از دست رفته و سوخته است. به اعتقاد این منتقد سینما به دلیل نبود تجربه سینمای ژانر توانایی اکران و عرضه فیلمهای این ژانر هم وجود ندارد. به هر حال هرگونه سینمایی ادبیات تبلیغات و توزیع خاص خودش را دارد. ما نمیتوانیم همان مسیر تبلیغاتی فیلم کمدی یا اجتماعی را برای فیلم ترسناک هم طراحی کنیم.
این کارشناس رسانه درباره قهر مخاطب با این گونه سینمایی در ایران تصریح میکند: مخاطب سینمای وحشت به دلیل ناآگاهی باور ندارد که میتواند فیلم ترسناک خوب در ایران ببیند. از سوی دیگر نابلدی در تبلیغات و عرضه آن سبب میشود فیلمسازی هم که سعی کرده این فضا را بشکند پاسوز این جریان میشود. ضرر مضاعف آنکه؛ سرمایهگذار هم دوباره این ریسک را نمیپذیرد و جریان سرمایهگذاری در این ژانر قطع میشود.
ساختارهای سینمایی چگونه باید شکل بگیرد که منجر به پیدایش ژانر در سینمای ایران شود؟ مقدسیان در پاسخ به این سوال به استمرار تولید اشاره میکند و میگوید: مدیران سینما یک بار برای همیشه باید تصمیم بگیرند سینمای ژانر را زنده نگه دارند. برای زنده نگهداشتن یک گونه سینمایی باید تداوم تولید وجود داشته باشد و این تداوم به تولید بیش از ۶-۷ اثر سینمایی در این ژانر باید بیانجامد.
«شب بیست و نهم» همچنان ترسناک و قابل ارجاع
«شب بیست و نهم» همچنان به عنوان فیلم ترسناک مهم در سینمای ایران هم در ذهن مخاطب ماندگار و قابل ارجاع است چرا با وجود موفقیت این فیلم فیلمسازان دیگری به وسوسه تکرار این تجربه نیافتادهاند؟ این منتقد و مجری سینما و تلویزیون در پاسخ به این سوال به چرخش مالی در سینمای صنعتی اشاره میکند و ادامه میدهد: ملاک اصلی گردش مالی است. به هر حال در کشورهای صاحب سینما هم بازگشت سرمایه متر و معیار مهمی است.
در طول تاریخ سینمای ایران فیلم وحشتی که در دایره پرفروش های گیشه باشد پیدا نمیکنیم. پرفروشهای ما یا اکشن است یا کمدی. ژانر وحشت نوپای سینمای ایران هیچ گاه فرصت رشد نداشته و این اتفاق صرفا به دلیل سیاستگذاریها نبودهاست. در واقع جریان اصلی و سودآوری و گیشه خود به خود این نوع از سینما را حذف کرده است.
ژانر وحشت باید مطابق با باورها و اعتقادات جامعه ما ایرانیزه شود
مقدسیان در ادامه با اشاره مضامین خاص در این گونه سینمایی میگوید: یکی از دلایل مهم دیگری که باعث پانگرفتن این ژانر شده قواعدی است که در فرهنگ و مسایل اخلاقی و عرفی حاکم بر فرهنگ جامعه ایرانی وجود دارد. یکی دیگر از مولفههای اصلی ژانر وحشت حضور زنی جذاب و پاکدامن است که گرهگشای داستان فیلم ترسناک است و در شمایل یک ناجی ظهور میکند.
ژانر وحشت باید مطابق با باورها و اعتقادات جامعه ما ایرانیزه شود و خب در این مسیر طبیعی است که سعی و خطاهایی رخ دهد. این سعی و خطاها اما معمولا با مقاومت هایی روبرو می شود. در واقع علاوه بر اینکه حمایتی از پاگرفتن چنین سینمایی نمیشود حساسیتها هم در مضامین مطرح شده در سینمای وحشت مسیر را برای فلیمساز و سرمایهگذار سخت و دشوار میکند.
این منتقد سینما با بیان اینکه در دل داستانها، مفاهیم و حکایتهای اخلاقی و تاریخی ما سوژههای جالبی برای پرداختن در ژانر وحشت وجود دارد میگوید: باید مضامین را بومیسازی کرد و بومیسازی نیازمند زمان، مطالعه و پژوهش و به طورکلی نیازمند حمایت است. مثلا مفهومی نظیر «جن» یا «جفت نوزاد» که در فیلم «شب بیست و نهم» حمید رخشانی استفاده شد در فرهنگ ما وجود دارد ما تلاشی برای استخراج آن انجام نشده است.
ژانر از دل ساختار بیرون میآید
به اعتقاد این منتقد دلیل روشن آن هم این است که سینمای ایران تا کنون به شکل مناسبی اداره نشده است. سینمایی میتواند گونههای مختلفی را تجربه کند که ساختارمند باشد. ژانر از دل ساختار بیرون میآید. ساختار که نباشد مجبوریم تن بدهیم به هر آنچه پیش آمد. نهادهای دولتی در سینما اولویتی برای ژانر وحشت ندارند و طبیعتا پولی به این سمت جاری نمیشود. بخش خصوصی هم با هزار اما و اگر به سمت سرمایهگذاری میرود که معمولا هم با شکست در گیشه مواجه میشود.
مقدسیان ادامه میدهد: تنها راه نجات سینمای ایران از شرایطی در آن به سر میبرد مطالعه و پژوهش است که از دل آن ژانرهای متنوعی متناسب با ذائقه مردم پا بگیرد. همین اتفاق تنوع حضور مخاطب را هم رقم خواهد زد. به هر حال دسته بزرگی از مخاطبان سینما در ایران دوست داشته باشند فقط سینمای وحشت را دنبال کنند و ببینند. با حذف این گونه سینمایی بخش بزرگی از مخاطبان را هم نادیده گرفته و حذف میکنیم.
این کارشناس سینما و تلویزیون با بیان اینکه سینما صنعت است و صنعت بدون ساختار شکل نمیگیرد، بیان میکند: در مدیریت نادرست سینما فیلمهایی هم مانند «زالاوا» و «پوست» هم که متناسب با فرهنگ داستانهای ترسناک ایرانی است تبدیل به فیلمسازانی میشوند که از کرده خود پشیمان شوند و محصول ارزشمند آنها به دلیل عرضه غلط آنطور که باید و شاید قدر نمیبیند.
سینمای ترسناک میفروشد اگر....
با توجه منابعی که در قالب روایت ها و داستان های ایرانی وجود دارد که میتواند دستمایه ساخت فیلم ترسناک ایرانی باشد اگر ساختار این گونه سینمایی شکل بگیرد این ژانر با اقبال خوبی مواجه میشود؟ این منتقد سینما در پاسخ میگوید: حتما اقبال خواهد داشت. استناد من فیلم «شب بیست و نهم» است که مردم و مخاطب عام هم هنوز در بزنگاههای مختلف از آن یاد میکنند.
مخاطب فیلم خوب در سینمای وحشت را میپسندد منوط به این که عادت کند به دیدن فیلم ترسناک ایرانی. به عنوان مثال فیلم «روز صفر» در ژانر تریلر هیجانی پلیسی در قیاس با سینمای ایران فیلم استاندارد و قابل قبولی است اما مادامی که فیلمهایی مشابه آن ساخته نشود مخاطب دایمی نخواهد داشت.
چرا بعد این همه سال همچنان مردم از «شب بیست و نهم» یاد میکنند اما کسی از «زالاوا» و «پوست» یاد نمیکند. چون «شب بیست و نهم» در زمانهای که دسترس مخاطب به منابع سینمای وحشت محدود بود ساخته و نمایش داده شد و مردم آن را دوست داشتند. مخاطب علاقمند به این نوع سینما در ایران باید عادت کند به این گونه سینمایی. سینما هم صنعت است و محصول آن باید در استمرار تولید برای مخاطب معنی پیدا کند.
او با اشاره به منابع فرهنگ غنی موجود چه در آثار معاصر و چه منابع منظوم و منثور کهن مثل شاهنامه یا داستانهای هزار و یک شب توضیح میدهد: ذائقه مخاطب ایرانی و جهانی هیچ تفاوتی ندارد. اگر مفاهیم ترسناک و خیلی مفاهیم ریز و درشت دیگر از دل فرهنگ عامه وارد پروسه مستمر تولید فیلم ژانر شود.
این منتقد سینما با تاکید بر نبود ساختار اضافه میکند: ساختار که باشد، کارگردان تربیت میشود که چطور فیلم ترسناک بسازد، فیلمنامهنویس یاد میگیرد چطور فیلمنامه ترسناک بنویسد. بازیگر تربیت میشود که چطور از پس ایفای نقش خود برآید. ساختار سلیقه مخاطب را تغییر می دهد ساختار هدف ایجاد میکند. مخاطب خود به خود متحول نمیشود، فیلمساز هم یک شبه و به صورت خودجوش ظهور نمیکند همه نیازمند ساختار و برنامهریزی برای ایجاد ساختار است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: اسکوچیچ حمید نوری مذاکرات آستانه دریاچه ارومیه افسانه حسامی فرد استهبان سینمای ایران اکران فیلم فیلم ترسناک زالاوا سینمای ترسناک ژانر وحشت اسکوچیچ حمید نوری مذاکرات آستانه دریاچه ارومیه افسانه حسامی فرد استهبان گونه سینمایی منتقد سینما سینمای ایران ترسناک ایرانی شب بیست و نهم ادامه می دهد نبود ساختار سینمای وحشت فیلم ترسناک فیلم هایی داستان ها ژانر وحشت فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۹۴۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مست عشق» فیلم قابل قبولی نیست/ فروش بالا نمیتواند دلیل بر کامل بودن یک اثر باشد
فیلم سینمایی «مست عشق» به نویسندگی و کارگردانی حسن فتحی محصول مشترک ایران و ترکیه است که به رابطه مولانا با شمس تبریزی پرداخته و تأثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا، عشق او به خدا را به تصویر کشیده است. پارسا فیروزفر، شهاب حسینی، حسام منظور، هانده آرچل، بوراک توزکوپاران، بوران کوزوم از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«مست عشق» درگیر ظاهرسازی شده است
رضا منتظری کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم سینمایی مست عشق کاری از حسن فتحی صحبت کرد و گفت: موضاعات عرفانی و تاریخی به دلیل سایه سنگین معناییای که دارند در چنبره فرمول های درام نویسی خیلی دشوار و سخت میتوانند به تصویر کشیده شوند؛ به همین دلیل اغلب فیلمهایی که در این حوزه شاهد آنها هستیم یا معناگراهای سطحینگر هستند یا فقط شاهد یک سری ظاهر سازی و زرق و برقهای تاریخی در طراحی صحنه ، لباس یا جلوههای ویژه هستیم.
وی ادامه داد: از این رو مهم ترین مسئله و معضل « مست عشق» این است که بیش از مقوله مهم درام پردازی و فیلمنامه نویسی درگیر ظاهر سازی شده است. این فیلم سینمایی درگیر این است که طراحی صحنه، لباس با شکوه و هنروران فراوانی داشته باشد؛ اما در سطحی ترین اتفاقات ممکن لنگ است یعنی برای مثال دوبله فوقالعاده ضعیفی دارد و نمیتواند مخاطب را جذب خود کند.
این منتقد سینما افزود: در «مست عشق» جلوههای بصری فاجعه است و من مانده ام چنین فیلمی که برایش هزینه شده و خارج از کشور تولید شده است چطور به جلوههای بصری توجه نداشته است که این یک موضوع بسیار بسیار عجیب است.
وی تصریح کرد: شما فرض کنید یک ساعت از فیلم گذشته اما هنوز درام شکل نگرفته است و مخاطب متوجه نمیشود که قرار است چه داستانی را دنبال کند و نمیداند داستان مرگ شمس را دنبال کند یا داستان عشق علاءالدین به دختر مولانا و یا قصه زندگی مولانا را دريابد. تنها یک روایت کلاسیک و خطی میتوانست کمک شایانی به روند فیلم و ارتباط گیری مخاطب با اثر کند اما آنقدر فیلمنامه ناقص بود که با فلش بکهای پی در پی و آمدن به زمان حال نمیتواند مخاطب را جذب کند.
فکر نمیکردم «مست عشق» دچار پراکنده گویی باشد
منتظری منتقد سینما گفت: همچنین یک نکتهای که دوست دارم بگویم این است که از مسائلی که باعث شد خود من به سینما بروم و وقت بگذارم این بود که فکر میکردم حسن فتحی با توجه به آثار خوبی که در کارنامه هنری اش دارد، یک درام پرداز متبحری است؛ فکر نمیکردم چنین اثری را ببنیم که اینقدر دچار پراکنده گویی باشد.
وی درباره آمار گیشه و جذب مخاطبان ادامه داد: من فکر میکنم اگر بخواهیم به دلایل جذب مخاطب اشاره کنیم و بگوییم چرا این فیلم پر فروش شده است، چند مسئله داریم. یک اینکه داستان شمس و مولاناست، اصولا اساتید و بزرگان ادبی و مفاخر فرهنگی، هنری، نظامی و سیاسی مورد توجه هستند و مخاطب خاص خود را دارند و برای مردم جالب است که داستان شمس و مولانا را ببینند. مورد بعدی اینکه کسانی مانند پارسا پیروزفر و شهاب حسینی قاعدتا هنوز برای بخشی از جامعه اهمیت دارند و بخشی از مخاطبان برای این افراد به سینما میروند. ضمنا هفت نفر از بازیگران مست عشق ترک هستند و سریالهای ترکی فارسی زبان توانسته بخشی از مردم را علاقهمند به سریالهای ترکی کند و مردم علاقه مند باشند که بروند چنین اثری را از پرده سینما ببنید. چهارمین نکته این است که مردم سابقه خوبی از کارهای تاریخی آقای فتحی دارند و این باعث میشود که مردم این اثر را خارق العاده ببنیند و به تماشای آن بنشینند. نکته مهم بعدی این است که تولید مشترک با دیگر کشورها که اصولا از نظر فرهنگی نزدیک به هم هستیم، همیشه میتواند جذاب باشد.
این منتقد افزود: همه این موارد که ذکر کردم توانسته است دست به دست هم بدهد و فیلم را پرفروش کند اما این پرفروش شدن فیلم اصلا مهم نیست زیرا مدتها است که سینمای ایران به طور بیمارگونه ای اسیر عدد و رقم و فروش شده است و این به این دلیل است که یک سری از مدیران فرهنگی خواسته اند یکی سری آمار را ارائه کنند و اوضاع و احوال سینمای را خوب نشان دهند. این درحالی است که اوضاع و احوال سینما فوقالعاده خراب است و فیلم سینمایی «مست عشق» ثابت میکند که هر فروش بالایی دلیل بر کامل بودن یک اثر نیست.
جسارت فیلمسازان برای به تصویر کشیدن زندگی بزرگان!
منتظری عنوان کرد: نکته مهم تری دارم که خیلی برایم اهمیت دارد و حقیقتا دلم میسوزد این است که این ظرفیتها و پتانسیلهای مهممان را از دست میدهیم و شما فرض کنید در جشنواره گذشته فیلم فجر دست بر روی بسیاری از بزرگان و مفاخر گذاشتیم و فیلمهای فوقالعاده دم دستی از آن عزیزان تولید کردیم و متاسفانه مست عشق نيز همین است و ظرفیت مهمی مانند شمس و مولانا به هدر میرود که هیچ حدی برایشان نمیتوان متصور شد. من نمیدانم فیلمسازان ما چطور به خودشان اجازه میدهند که سردستی بیایند زندگی بزرگان را به مبتذلترین و نگران کننده ترین شکل به تصویر بکشند و واقعا چه کسی، چه مسئول، چه نهاد و چه ارگانی باید جلوی چنین اتفاقی را بگیرد؟ به هرحال میتوانم در یک جمله بگویم که یک پول بسیار زیادی به هدر رفته و یک اثر بدون پروداکشن ساخته شده است که قطعا به هیچ عنوان نمیتواند در آثار تاریخی سینمای ایران به ماندگاری برسد.
وی بیان کرد: در رابطه با وقایع یا اتفاقات تاریخی مثلا همچنان جنگ نفتکش های محمد بزرگنیا را اسم میبریم و قطعا توفان شن جواد شمقدری در ذهنمان میآید اما واقعا مست عشق فیلمی نیست که یک دهه بعد کسی از آن فکت بیاورد و از آن به عنوان فیلمی یاد کند که در زمانی تولید و اکران شد.
این منتقد سینما افزود: یک اثر زمانی در ذهن میماند که یک داستان فوق العاده داشته باشد و یا کارگردانی قوی داشته باشد و یا بازیهای فوق العاده ای را ببینیم. برای مثال در این فیلم از اسم بهرام رادان استفاده شده است اما حقیقتا، واقعا و انصافا ما از این بازیگران بازیهای درخشان تری را دیدیم که مست عشق نمیتواند حتی در رتبه دهم چنین فیلمهایی جای بگیرد؛ حتی مست عشق در کارنامه خود آقای فتحی هم نمیتواند فیلم قابل تاملی محسوب شود. پس چطور میتوانیم توقع داشته باشیم که چنان فیلمی برای مخاطب ماندگار شود! نه چنین اثری تنها برای سرگرمی است. پیش از این مد بود که برای دیدن فیلمهای کمدی و خنده به سینما میرفتند اما اکنون اینگونه نیست. مست عشق نه در کارنامه هنری بازیگران و نه در کارنامه کاری کارگردانش اثر قابل قبولی نیست، پس نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که چنین کاری در ذهن مخاطب ماندگار شود.
دوبله «مست عشق» سطحی است
منتظری کارشناس سینما گفت: بخش عمده این فیلم بازیگران ترک زبان دارد اما دوبله این کار خیلی سطحی است. ما سریالهای ترکی با دوبلههای خوب داشتیم اما این دوبله به چهره و کلا بازی بازیگر نمینشیند و این موضوع غیر قابل باور است. نمیخواهم بگویم این فیلم آسیب است اما آسیب هم میتواند از دو منظر باشد؛ یک اینکه آن پتانسیل مهم مفاخر و بزرگان را زیر سوال میبرد و دوم اینکه مردم را بیشتر از فیلمهای تاریخی دور میکند که این خیلی بد است اما اینکه بخواهم بگویم این فیلم به سینمای ایران آسیب زد نه اینگونه نیست، زیرا آنقدر فیلمهای بد دیدیم که این اثر آنقدر هم بد نیست.
وی درباره مجوز فیلمنامه «مست عشق» و دیگر آثار بیان کرد: من واقعا برای شورای محترم فیلمنامه، شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش تاسف میخورم و متاسفم که نمیدانم واقعا به چه چیزی نظر میدهند؟ و آیا واقعا بحث ممیزی فیلمها برایشان مهم است؟ و آیا بخش کیفیت فیلمنامه ام برایشان مهم است که مجوزی که فیلمنامه میگیرد یک کار خوب و ارزشمندی باشد؟ واقعا دلم میخواهد یک روزی پاسخگو باشند و اساس مجوز دادنشان را برایمان بگویند و یک تجدید نظر بر روی رفتار شورای پروانه ساخت داشته باشیم و امیدوارم روی بحث کیفیت هم کار کنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر