هنگام تماشای فیلم ترسناک چه اتفاقی در بدنمان رخ میدهد؟
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۱۱۰۲۲
اگر با دیدن فهرستی از فیلمهای گونه وحشت به وجد میآیید و دوست دارید در هر فرصتی در ترس غرق شوید، گزارش زیر را از دست ندهید.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، نتایج یک بررسی علمی که به تازگی منتشر شده، نشان میدهد افرادی که به تماشای فیلمهای ترسناک علاقه دارند، کمتر در مواجهه با ویروس کرونا با ترس و نگرانی بیش از حد مواجه و درگیر وسواسهای فکری و رفتاری میشوند و به طور کلی، بهتر با این مشکل کنار میآیند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر با دیدن فهرستی از فیلمهای گونه وحشت به وجد میآیید و دوست دارید در هر فرصتی در ترس غرق شوید، با گزارش امروز همراه باشید.
در ادامه علاوه بر نتایج پژوهش گفته شده، از اینکه هنگام تماشای فیلمهای ترسناک چه اتفاقی در مغز و بدنمان میافتد و همچنین مزایا و آسیبهای روان شناسانه دیدن چنین فیلمهایی خواهیم گفت.
چرا بعضی افراد عاشق گونه وحشت هستند؟
چرا ما از ترسیدن لذت میبریم؟ آیزنک و زاکرمن، دو روان شناسی بودند که درباره یکی از جنبههای شخصیت به نام «هیجانخواهی» تحقیق کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که میزان هیجانخواهی همه افراد یکسان نیست. براساس پژوهشهای زاکرمن، امروز میدانیم کسانی که هیجانخواهی بالاتری دارند، چند ویژگی اساسی دیگر هم در آنها به چشم میخورد:
۱- ماجراجویی| میل به انجام فعالیتهای بدنی که همراه با سرعت، خطر و غلبه بر جاذبه زمین باشند. (چتربازی، سقوط آزاد و...)
۲- تجربهجویی| جستوجو کردن تجربیات تازه از طریق فعالیتهای جدید (سفر، تغییر سبک زندگی متفاوت از روزمرگی و...)
۳- بازداریزدایی|نیاز به رها بودن در فعالیتهای اجتماعی بازداری نشده. (پرش بانجی جامپینگ)
۴- حساسیت نسبت به یکنواختی| اجتناب از تجربههای تکراری و قابل پیشبینی و ....
البته هیجانخواهی، هم شکل جامعهپسند دارد و هم جامعهستیز؛ بدیهی است که دیدن فیلمهای ترسناک برای تجربه احساس تعلیق و غافل گیری با رفتن به سمت سرقتهای خرد و کلان با یکدیگر متفاوت است. ناگفته نماند که جوانترها نسبت به افراد مسن بیشتر از هیجانخواهی استقبال میکنند. شاید برایتان جالب باشد بدانید افرادی که هیجانخواهی بیشتری دارند، آستانه بالاتری برای درد، صداهای بلند و استرس دارند.
فیلم ترسناک ببینید تا از کرونا نترسید!
تحقیقاتی که به تازگی توسط پژوهشگران دانشگاه شیکاگو صورت گرفته، نشان میدهد افرادی که به فیلمهای وحشتناک و ترسیم کننده شرایط دشوار علاقه دارند، در مقایسه با افرادی که به این نوع فیلمهای سینمایی علاقهای ندارند، بهتر از پس کرونا و دغدغهها و نگرانیهای دوران شیوع این بیماری برمیآیند. «کولتان شرینور» یکی از محققان این طرح میگوید: «طرفداران فیلمهای ترسناک وقتی تولیدات خوب این گونه را مشاهده میکنند با شخصیتها، مشکلات و دشواریهای پیش روی آنها همذات پنداری میکنند و به طور ناخودآگاه رویدادهایی را که برای این افراد پیش میآید، در ذهن خود بازسازی و تکرار میکنند و همین مسئله بر توان و روحیه آنها برای مقابله با دشواریها و مشکلات میافزاید.
در نتیجه مسئولیتپذیری متعهدانه این افراد بیشتر میشود.» بررسی یادشده در ماههای شیوع ویروس کرونا با همکاری ۳۱۰ داوطلب انجام شد. این افراد به دو گروه تقسیم شدند و یکی از این دو گروه فیلمهای ترسناک را تماشا کرد و دیگری این فیلمها را مشاهده نکرد. البته باید توجه داشت توانایی تماشاگران فیلمهای ترسناک برای مقابله با کرونا، استرس آن و ... به میزان اندکی بیشتر از دیگر افراد است و تحقیق یاد شده به معنای ایجاد مصونیت در برابر ویروس کرونا در علاقهمندان فیلمهای ترسناک نیست بلکه همه باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
موقع تماشای فیلم ترسناک چه اتفاقی در مغز و بدنمان میافتد؟
هنگام مواجهشدن با محرکهای ترسناک، چندین بخش مغز و همینطور غده فوق کلیه (مسئول ترشح آدرنالین) فعال میشود. تالاموس، هیپوتالاموس، کورتکس مغز، هیپوکامپ و مهمتر از همه آمیگدال، مسیرهای دریافت و پردازش ترس هستند. وقتی محرک واقعی باشد، پاسخهای جنگ، گریز یا فریز شدن در ما به کار میافتند، اما هنگام گذر از تونل وحشت، بانجی جامپینگ و تماشای فیلمهای ترسناک، میدانیم که در امنیت قابل قبولی به سر میبریم. هنگام سهیم شدن در تصاویر مهیج، با ترس کنترلشدهای مواجه و مطمئن هستیم که خطری ما را تهدید نمیکند. هیپوکامپ در مغز، بانک خاطرات ماست. وقتی محرکهای ترسناک خطر واقعی نداشته باشند، هیپوکامپ آنها را به عنوان عوامل غیر خطرناک ذخیره میکند.
برای همین است که هردفعه با گفتن جمله «همه اینا الکیه»، خودمان را آرام نگه میداریم. حالا مغز به آن محرکها برچسب «خطرناک» نمیزند و پاسخ جنگ و گریز هم فعال نمیشود، اما همچنان احساس ترس باقی میماند. با رسیدن سیل بیوشیمیایی؛ یعنی ترشح آدرنالین، کورتیزول و البته دوپامین، هم میترسیم و هم لذت میبریم! بااین حساب بهتر میتوانیم درک کنیم چرا افراد حاضرند پول بدهند و در صفهای طولانی بایستند تا فقط چند دقیقه در تونلهای وحشت بتوانند سراسیمه فریاد بزنند! دیگر تعجبی ندارد؛ حالا که قرار است با ترسی لذتبخش روبه رو شویم، دیگر از اینکه تمام حجم اینترنتمان را فدای دانلود سینمای وحشت کنیم، باکی نخواهیم داشت! این لذت به عهده دوپامین است و حتی خندههای ناگهانی ما در اوج هیجان هم ناشی از تغییرات ناقلهای عصبی است و هم به این دلیل که میدانیم فقط ناظر هستیم و هرگز قرار نیست همان بلایی سرمان بیاید که شخصیتهای نمایش با آن درگیر هستند.
مغز ما تمایل دارد چیزهای ناتمام را تمام کند؛ به همین دلیل است که باوجود موجی از هراس، همچنان به دیدن فیلم ادامه میدهیم تا بتوانیم ماجرای ناتمام را به سرانجام برسانیم. هنگام ترس و استرس، سیستم سمپاتیک کار خودش را آغاز میکند و با ایجاد حس برانگیختگی، آرامش قبلی جسم و روان را به هم میزند.
۲ روی سکه برانگیختگی
سکه برانگیختگی، دو رو دارد. با تماشای فیلمهای گونه وحشت، میتوانیم حال و هوایی را تجربه کنیم که در حالت عادی، سرکوب میشود. حالا گویی مفری پیدا میشود و میتوانیم هیجانهای سرکوبشده را تخلیه کنیم. در حالت عادی که محرکهای مرتبط وجود ندارند، ما هم نمیتوانیم ترسمان را نشان بدهیم.
صفحه نمایشگر خانگی، فرصتی است تا این هیجان تکاملی را در خودمان احساس و ابراز کنیم، اما روی دوم سکه، نمای دیگری دارد؛ این احتمال هست که مغز ما به دلیل تغییرات شیمیایی، به این هیجانها عادت کند و هربار مجبور شویم دوز هیجان را بالاتر ببریم. از طرف دیگر، تماشای مکرر سینمای وحشت در دراز مدت، میتواند سطح تعادل هورمونها را به هم بزند و تغییرات جسمی مثل (سوزش معده، سردردهای میگرنی، مشکلات فشارخون و...) را ایجاد کند. نتیجه تحقیقات کارسون در سال ۲۰۰۵ روی حیوانات نشان داد که برانگیختگی و تحریک طولانی مدّت هسته مرکزی آمیگدال موجب بیماریهای وابسته به استرس از قبیل زخم معده میشود.
شرایط استرسزا تغییرات هورمونی را رقم میزند و مغز هم در حالت تمرکز قرار میگیرد. حالا دیگر افکار مزاحم قبلی و دغدغههای مختلف مجالی برای حضور پیدا نمیکنند و بیشتر تمرکز، درگیر لحظه اکنون (صحنههای در حال پخش) میشود؛ که البته «خالی شدن ذهن»، هم میتواند مفید باشد و هم مخرب.
نباید به سینمای وحشت پناه ببریم
فیلم و سریالهای ترسناک در کوتاه مدت کمک میکنند تا با هیجانزدگی از فشار روزهای تکراری فاصله بگیریم. تجربه برانگیختگی همیشه مضر نیست، اما مشکل از جایی شروع میشود که این گزینه، انتخاب همیشگی ما باشد و برای اینکه حواس خودمان را از مشکلات اصلی پرت کنیم، به سینمای وحشت پناه ببریم. تبدیلشدن فیلمها (در هر گونه ای، بهویژه دلهرهآور)، به یک پناهگاه همیشگی، میتواند آثار زیانباری مثل اضطراب، نبود تمرکز، تحریکپذیری، فلش بکهای ذهنی (تصور مجدد صحنههای ترسناک) و... را برایمان به یادگار بگذارد. تحمل اضطرابهای دیرینه، کار سختی است. مکانیسم دفاعی جبران مثل یک مسکن عمل میکند تا روی کمبودهای اساسیمان سرپوش بگذاریم.
یعنی ممکن است کسی که روی صندلی بیننده نشسته است، برخلاف ظاهرش ترسهای زیادی داشته باشد، اما با این مکانیسم، در صحنههای وحشتآلود غرق میشود و نقش آدمهای شجاع را بازی میکند. انگار بهترین فرصت است تا به خودمان ثابت کنیم تاب و تحملمان بیش از این حرفهاست. البته پوشش شکننده مکانیسمهای دفاعی، تاریخ انقضای زیادی ندارد و دیر یا زود اصل واقعیت، جلویمان سبز میشود.
حل کردن و حتی فکر کردن به مشکلات شخصی و اضطرابهای درونی، ظرفیت بالایی میخواهد؛ شاید حاضر باشید مدام سکانسهای وحشتناک را ببینید، اما نخواهید با فیلم زندگیتان روبه رو شوید. همه ما معمولاً برای این کار هزینه گزافی از جسم و روانمان میپردازیم که لابهلای روزمرگی و هیجانزدگی گم میشود!
چه وقتی فیلم ترسناک ببینیم؟
شاید با گفتن جمله تسکیندهنده «این فقط یه فیلم بود» بعد از یک روز کاری و سخت، راهی رختخواب شوید، اما واقعیت این است که مغز کار خودش را انجام میدهد و هیچ تضمینی نیست که خودگوییهای مثبت شما، یک خواب راحت را برایتان ضمانت کند. اگر عادت دارید قبل از خواب، یک دل سیر دلهره به خودتان تزریق کنید، باید یادتان باشد که ترشح هورمونها و انتقالدهندههای عصبی، باعث میشود هوشیارتر باشید و برای شروع خواب به مشکل بخورید. شاید در وهله اول گمان کنید، چون هشت ساعت میخوابید پس با دردسر بزرگی روبه رو نیستید، اما کیفیت خواب بحث جداگانهای دارد. یکی از نکاتی که به بهداشت خواب کمک میکند، آرام نگهداشتن مغز و بدن قبل از استراحت است.
تماشای صحنههای هولناک، شاید خواب را از چشمتان نبرد، اما میتواند به کیفیت آن دستبرد بزند! وقایع روزهای اخیر و چیزهایی که با آنها برخورد داشتیم، بخشی از محتوای رویا یا کابوسها را تشکیل میدهند. ترسها میتوانند خودشان را از صحنه نمایشگر به پشت پلکهای ما برسانند و پازل کابوسهای آزاردهنده شبانه را کامل کنند. احتمالاً میخواهید هرچه زودتر فهرست فیلمهایتان را تمام کنید، اما خواب راحت ارزش بیشتری دارد و تأثیر آن را روزهای بعد احساس خواهید کرد.
پس بعدازاین که فیلم تمام شد، یک دل سیر ترسیدید و مزه هیجان به جانتان نشست، نخوابید! یا بهتر بگویم، فیلمها را در طول روز ببینید نه قبل از خواب. جالب است در همین باره بدانید که طبق یک پژوهش، بیش از ۳۰ درصد از آمریکاییها بعد از دیدن یک فیلم ترسناک با چراغ روشن میخوابند.
این ۶ نکته را قبل از دیدن فیلم ترسناک بخوانید
حالا چندماه پس از شیوع کرونا، همچنان هیجانهای ناخوشایندی را تجربه میکنیم و دلمان میخواهد با یک برنامهریزی، وقتمان را پر کنیم. تماشای فیلمهای ترسناک هم یکی از گزینههاست. ما میتوانیم مدیر برنامههای خودمان باشیم و متناسب با نیازهای شخصی، روزهایمان را سپری کنیم. برای انتخاب آثار گونه وحشت، لازم است چند نکته را در نظر بگیریم.
۱ گونه وحشت، تنوع خاص خودش را دارد. برخی از آنها صحنههای خونبار و مشمئزکننده را نمایش میدهند و عمدتاً مروج خشونت رسانهای و پدیده وندالیسم هستند، تعدادی از آنها هم به سراغ موجودات فرازمینی و ماورایی میروند تا با جدیدترین صحنهها، ترس را راهی دل بیننده کنند. بعضیهایشان هم به خاطر اتفاقات غیرقابلپیشبینی و دلهرهآور در این دستهبندی قرار میگیرند. فیلمهایی که با فضاسازی روانشناختی، هراس ایمنتری را ایجاد میکنند، انتخاب مناسبتری هستند؛ زیرا خشونت تصویری کمتری در آنها به چشم میخورد. خیلی مهم است که قبل از دیدن فیلم و سریالها، جستوجو کنید که جزو دسته آخر باشند.
۲.تحمل استرس و هیجانخواهی، به ژنتیک، خلقوخو و ویژگیهای شخصیتی هر فرد بستگی دارد. حتی ممکن است دو برادر دوقلو سلیقه و ظرفیت متفاوتی برای انتخاب فیلم داشته باشند. مهم است که ظرفیت تحمل استرستان را بسنجید. به خودتان آزار رساندهاید اگر بخواهید با هدف «کم نیاوردن از دیگران، تشویق شدن، رقابت کردن یا همرنگ جماعت شدن» خودتان را در معرض فوران استرس و ترس قرار دهید.
۳.سعی کنید فیلمهایی را انتخاب کنید که شما را با سطح بهینهای از ترس و برانگیختگی مواجه کنند. سطح بهینه یعنی «کمی» بیشتر از تحمل شما. اگر هراسانگیز بودن فیلم خیلی کم باشد، بهجای لذت بردن، دچار ملال میشوید. زمانی که مجموعه انتخابی شما بسیار وحشتناک باشد، باید منتظر عارضههای جسمی و روانیاش باشید. فیلم و سریالی مناسب است که میزان ترسناکیاش، بین این دو باشد. اما مهم است که شما سطح بهینه تحملتان را بهدرستی بسنجید و اندازه واقعیاش تحتتاثیر نظر دیگران و... نباشد.
۴.بیشتر کارهایی که انجام میدهیم در راستای لذت بردن است. ما تمام زورمان را میزنیم تا تنشها را به حداقل برسانیم. اگر بیماریهای جسمی دارید (بیماریهای قلبی، تپش قلب، زخم معده، مشکلات فشارخون و...) یا دچار بیماریهای روانتنی (بیماریهای جسمی بدون علت پزشکی) هستید، بهتر است از دیدن این فیلمها صرف نظر کنید.
۵.فرقی نمیکند که برای دیدن گونه وحشت، تازهکار هستید یا کارکشته؛ معمولا پیشنهاد میشود که با دستهجمعی دیدن فیلمهای ترسناک (با رعایت پروتکلهای بهداشتی، اگر دو نفر هم باشید قبول است، نه بیشتر!)، فضای تماشا را قابلتحمل کنید. اما مهم این است با کسی فیلم ببینید که بیان هیجان در چهرهتان را مسخره نکند. ترس، خشم، غم و ... هیجانهای نرمالی هستند که در طول تماشا تجربه میکنیم. پس سعی کنید همراه کسی فیلم ببینید که بهجای تمسخر و طرد، احساسات شما را میپذیرد و همراهیتان میکند.
۶.اگر با قهرمان یا حتی ضدقهرمان قصهها همذات پنداری کنیم، بهعنوان یک بزرگسال قادر هستیم مرز واقعیت و خیال را از همدیگر تشخیص بدهیم. داستان بچهها، اما فرق میکند. آنها برای فهم نمادها توانمند نیستند و قبل از بالا آمدن تیتراژ و با اولین تصاویر هراسناک، آسیبهای مختلفی را تجربه میکنند که ممکن است هرگز دربارهشان حرف نزنند و تا مدتها با آنها درگیر باشند. احساس درماندگی، شاید کوچکترین حالت ناخوشایندی باشد که به کودکان تحمیل میشود. پس بهتر است خط قرمز شما برای تماشای فیلمها، کودکان و همینطور نوجوانها باشد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: ترس روانشناسی کرونا وحشت فیلم ترسناک تماشای فیلم های ترسناک تماشای فیلم ها سینمای وحشت فیلم ترسناک هیجان خواهی دیدن فیلم گونه وحشت هیجان ها صحنه ها محرک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۱۱۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پایگاه مرگز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به پرسش و پاسخی پیرامون دلایل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخته که تقدیم علاقهمندان میشود:
پرسش:
اگر حکومت دینی تشکیل نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پاسخ:
لازمه اقدام به هر عملی، سنجش هزینهها و فواید آن عمل است و باید دید که هزینههای فراوانی که برای برپایی حکومت دینی در ایران ایجاد شده است، خروجی و ثمره خاصی داشته است؟ به عبارت دیگر اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد و چه ضرورت و تغییری در برپایی حکومت دینی برای ملت ایران ایجاد شده است؟
اگر حکومت دینی برپا نمیشد:
۱. به وظیفه دینی و الهی جامعه عمل نشده بود.
برپایی حکومت اسلامی و بستری که بتواند احکام الهی را جاری کرده و ترقی بخشد، وظیفه مسلمین است. برپایی حکومت در جامعه اسلامی، از امور لازم و وجوب آن قطعی است. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میتوان به ادله قرآنی، روایی و عقلی تمسک کرد. (۱)
۲. اکثر احکام الهی تعطیل، و فساد و اعمال نامشروع فراگیرتر بود.
حکومت نقشی انکارناپذیری در ایجاد بسترها و ضوابط مؤثری در اجرا یا تعطیلی احکام اسلامی و همچنین تربیت دینی و غیردینی جامعه دارد. امام خمینی در لزوم تشکیل حکومت اسلامی بیان داشته است که: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازمالاجرا است، هیچیک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است.
این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب میکند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهدهدار اجرای آنها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکانپذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً بهسوی هرجومرج رفته، اختلال و بینظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد». (۲) پیش از انقلاب اسلامی، تجربه حکومت غیردینی در ایران، ترویج فساد و فحشا و ایجاد بسترهای فساد زدا و دینزدا بود.
۳. زمینه برپایی و حرکت به سمت تحقق کامل حکومت دینی فراهم نمیشد.
نظام ما دینی است و مرجعیت همهجانبه دین اسلام را در عرصه حکومت و اداره جامعه پذیرفته است. به هر میزان که در اداره جامعه و تدبیر امور کشور به دین مبین عمل گردد، به آن حکومت، دینی گفته میشود.
حکومت دینی ما کامل نیست و ما در مسیر دینی شدن حکومت هستیم نه اینکه حکومت و دولت و جامعه ما کاملاً دینی باشد. چنانچه رهبر انقلاب در این رابطه اعلام کرده است: «ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچکس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم - «ما»، یعنی همانهایی که کردند - و الآن یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخص است که مسئولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم». (۳)
۴. استبداد و استثماری که بر این ملت سلطه داشت کنار نمیرفت.
تاکنون اثبات شده است که تنها الگویی که در ایران توانسته است در مقابل استبداد و استثمار بهطور کامل تاب بیاورد و تسلیم نشود، الگوی تشکیل حکومت دینی به رهبری فقیه جامعالشرایط است. این حکومت دینی است که به مبارزه و حرکت ملت مشروعیت بخشیده و ایثار آنان برای حفظ ارزشهای دینی و ملی را معنا بخشیده است. این رهبران دینی و ملت دیندار بودهاند که در مواقع حساس و خطرساز، با شدت در راستای حفظ منافع ملی کشور به بذل مال جان خود پرداختهاند.
۵. ترقی جامعه با این شدت نبود.
دین برای سعادت بشر آمده است. به هر میزان که به دین عمل شده است، رشد و ترقی در جامعه حاصل گردیده است. برای نمونه حکومت دینی برای جامعه زنان، نقشی انسانی و غیرجنسی قائل است. این امر موجب شده است که ترقی زنان با کمترین آسیب جنسیتی بهصورت جهشی رخداده و زنان در عرصه تحصیل و تدریس و حضور در عرصهها و مشاغل گوناگون رشدی خیرهکننده را تجربه کنند.
در هشت سال جنگ، ایران با حضور مردم دینمدار برخلاف پیشینه دویستساله خویش، اجازه نداد که هیچ بخشی از کشور از آن جدا گردد؛ اما فساد و فحشا موجب میشود که موانع جدی بر سر راه ترقی کشور ایجاد شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که بخش بزرگی از ناکامیهای ما به این دلیل است که دشمنان دین و دولت دینی با تمام توان مشغول ایجاد مانع و سد در مقابل الگو شدن و تقویت یک دولت اسلامی بوده و با ضربات پیدرپی نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خسارات سنگین و قابلتصوری را در راه تحقق این اهداف ایجاد کردهاند. در واقع تنها این دین نیست که عامل و منشأ شرایط موجود در ایران باشد.
۶. ایرانیان در الگوهای غربی و شرقی هضم میشدند.
حکومت دینی الگویی فارغ از الگوهای حاکم بر عالم بود که نتیجه آن قتل و تجاوز مستکبران و ابرقدرتها به مستضعفان عالم است. الگویی که یاد میدهد که یا باید غارت شوی یا باید با غارتگر همراهی کنی. الگوی حکومت دینی، نفی سلطهجویی و سلطهپذیری است. در الگوی دینی عدم همراهی با مستکبران عالم، یک وظیفه شرعی است.
نتیجه:
حکومت دینی بسترساز ترقی و تمدن است و به هر میزان که به احکام دین مبین عمل گردد ترقی و تمدن حاصل میشود. عدم تشکیل حکومت دینی به معنای ترک تکلیف جامعه ایمانی و تعطیلی احکام اسلامی و انسداد ترقی معنوی و مادی صحیح جامعه و هضم شدن در الگوهای منحرف حاکم برجهان است.
پینوشتها:
۱. ر.ک: همتی، همایون، سنت و سیاست در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۳ ش، ص ۳۸.
۲. خمینی، سید روحالله، کتاب بیع، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۴۶۱.
۳. خامنهای سید علی، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، خامنهای دات آی آر، ۱۲ آذر ۱۳۷۹، https://khl.ink/f/۳۰۳۹